بهمن پسر 26 ساله ای بود که با دختری به نام آرمیتا دوست بود.
از دوستی این دو 10 ماهی می گذشت و بهمن روز به روز به
دوست دخترش بیشتر عادت می کرد. تمام این 10 ماه آنان
تمام فرصت بیکاری شان را با هم می گذراندند.
هر دو دانشجو بودند و اصلا دوستی شان در دانشگاه رقم خورده بود.
آنها جوری به هم عشق می ورزیدند که به غیر از
بچه ها خیلی از استادها هم از رابطه اونا باخبر بودند.
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
نویسندگان
آرشیو
آمار سایت